چون قطره های ممتد باران رسیده ای ....
سه شنبه, ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۳:۰۹ ب.ظ
یــــــا غـــایــــه آمــــال الـعـــــارفــیـــــن
چون قطره های ممتد باران رسیده ای
بر روی شانه های خیالم چکیده ای
اما ز روی شانه ی من سست می روی
باران من , گمان کنم از من بریده ای
چشم تو را تمامی عمرم سروده ام
چشمی سروده ام که خودت هم ندیده ای
من را نگاه کن که به هر پلک ب ستنت
از چشم های تو بتراود قصیده ای
در موی تو نماز شبی جایز است ؟ نیست
چون از میان چهره ات آمد سپیده ای
حــــاشــــیـــــه نــــویـــســـی :
سـرم را روی شـانــه هـایــت بــگـذار ,
تــا هــمه بــداننــد
هــمه چــیز زیــر ســر مـن اســت . . .
۹۳/۰۲/۳۰